حادثه غدیر خم، افسانه یا واقعیت؟! - شیعیان اهل سنت واقعی
|
محمد علی ( شنبه 86/5/27 :: ساعت 12:7 عصر )
حادثه غدیر چیست؟ یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل به مردم برسان و اگر نکنی رسالت او را انجام ندادهای و خداوند تو را از خطرهای مردم نگاه میدارد و خداوند کافران لجوج را هدایت نمیکند. در کتابهای بسیاری از دانشمندان اهل سنت و همه کتب معروف شیعه اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ آمده است که آیه فوق در شان علی (ع) نازل شده است. این روایات را گروه زیادی از صحابه از جمله «ابو سعید خدری»، «زید بن ارقم»، «جابر بن عبدالله انصاری»، « ابن عباس»، « براء بن عازب»، « حذیفه»، « ابوهریره»، «ابن مسعود»و «علامر بن لیلی» نقل کردهاند و در روایات آنها آمده است که این آیه درباره علی(ع) و داستان روز غدیر نازل شده است. علامه امینی در کتاب الغدیر، حدیث غدیر را از 110 نفر از صحابه و یاران پیامبر (ص) با اسناد و مدارک معتبر نقل میکند و همچنین از 84 نفر از تابعین و 360 نفر از دانشمندان و مولفان معروف اسلامی. هر شخص بینظری اگر به این مجموعه اسناد و مدارک نگاهی بیاندازد یقین پیدا خواهد کرد که حدیث غدیر از قطعیترین روایات اسلامی و مصداق روشنی از حدیث متواتر است و به راستی اگر کسی در تواتر آن شک کند، باید به هیچ حدیث متواتری اعتقاد نداشته باشد. ماجرای غدیر در آخرین سال عمر پیامبر، مراسم حجه الوداع با شکوه هرچه تمامتر در حضور پیامبر به پایان رسید. در این سفر نه تنها مردم مدینه، پیامبر را همراهی میکردند بلکه مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز برای کسب یک افتخار تاریخی بزرگ به همراه پیامبر بودند. روز پنجشنبه سال دهم هجرت بود و درست هشت روز از عید قربان میگذشت ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر به همراهان داده شد. منبری از جهاز شتر ترتیب داده شد و پیامبر بر فراز آن قرار گرفت و خطبهای خواند که در همین خطبه فرمودند :« ای مردم! چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنان سزاوارتر است؟!» گفتند : خدا و رسولش داناترند. پیامبر فرمود:« خدا مولا و رهبر من است، من رهبر و مولای مومنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم سپس فرمودند « فمن کنت مولاه فعلی مولاه هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست» و این سخن را سه بار و به گفته بعضی از راویان چهار بار تکرار کردند و به دنبال آن سر به آسمان برداشتند و گفتند:« خداوندا ! دوستان او را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار! محبوب بدار آنکس که او را محبوب دارد و مبغوض بدار آنکس که او را مبغوض دارد. یارانش را یاری کن و آنها را که ترک یاریش کردند از یاری خویش محروم ساز.» و این سخن حضرت پس از بازگشت از «حجه الوداع» بود که جشن تهنیتی برای علی برگزار شد و خود ابوبکر و عمر نیز از جمله تبریک گویان حضرتش بودند که گفتند :«مبارک باد بر تو ای فرزند ابوطالب، همانا تو مولای هر مومن و مومنه شدی» و این روایت را شیعه و سنی نقل کردهاند و ما تنها به منابع اهل سنت استشهاد میکنیم: مسند امام احمد بن حنبل- ج 4 – ص 281 سرالعالمین امام غزالی- ص 12 تذکره الخواص ابن الجوزی – ص 29 الریاض النظره طبری – ج 2-ص 169 کنزالعمال-ج6-ص 397 البدایه و النهایه ابن کثیر – ج 5 ص 212 تاریخ ابن عساکر ج 2- ص 50 تفسیر رازی ج 3- ص 63 الحاوی للفتاوی سیوطی ج 1-ص 112 در این هنگام شور و غوغایی در میان مردم افتاد. ابن عباس گفت:«به خدا این پیمان در گردن همه خواهد ماند» و حسان بن ثابت شاعر معروف، از پیامبر خدا اجازه خواست که به این مناسبت اشعاری بسرایدف سپس اشعار معروف خود را چنین آغاز کرد: ینادیهم یوم الغدیر نبیهم / بخم واسمع بالرسول منادیا / فقال فمن مولاکم و نبیکم / فقالوا و لم یبدو هناک التعامیا/ الهک مولانا و انت نبینا / ولم تلق منا فی الولایه عاصیا/ فقال له قم یا علی فاننی/ رضیتک من بعدی اماما و هادیا/ فمن کنت مولاه فهذا ولیه/ فکونوا له اتباع صدق موالیا/ هناک دعا اللهم وال ولیه/ و کن للذی عادا علیا معادیا یعنی: پیامبر آنها در روز غدیر در سرزمین خم به آنها ندا داد و چه ندا دهنده گرانقدری! فرمود مولای شما و پیامبر شما کیست؟ و آنها بدون چشم پوشی و اغماض صریحا گفتند خدای تو مولای ماست و تو پیامبر مایی و ما از تو سرپیچی نخواهیم کرد. پیامبر به علی گفت برخیز زیرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب کردم و سپس فرمود هر کس من مولا و رهبر اویم، ایم مرد مولا و رهبر اوست پس شما همه از سر صدق و راستی از او پیروی کنید...» این اشعار را جمعی از بزرگان و دانشمندان اهل تسنن نقل کردهاند که از میان آنها حافظ ابو نعیم اصفهانی، حافظ ابو سعید سجستانی، و خوارزمی مالکی، حافظ ابوعبدالله مرزبانی، گنجی شافعی و جلالالدی سیوطی، سبط بن جوزی و صدرالدین حموی را میتوان نام برد! توضیحات : 1- مساله غدیر از نظر اسلام اهمیت فراوانی داشته تا آنجا که به پیامبر دستور داده شده که آنرا ابلاغ کند و اگر ابلاغ نشود رسالت پروردگارش را ابلاغ نکرده است! 2- این مساله حتما مربوط به نماز و روزه و حج و جهاد و زکات نبوده است، چرا که آیه در سوره مائده است و میدانیم که سوره مائده آخرین سوره ( یا از آخرین سورههایی) است که بر پیامبر اسلام نازل شده است یعنی در اواخر عمر پربار پیامبر عزیز اسلام بوده که تمام ارکان مهم اسلام قبل از آن تبیین شده بود.( فخر رازی ذیل این آیه میگوید اصحاب آثار نوشتهاند که بعد از نزول این آیه پیامبر بیش از 81 روز یا 82 روز در حیات نبودهاند) 3- تعبیرات آیه نشان میدهد که مساله مورد نظر آیه مسالهای بوده است که بعضی در برابر آن موضع گیری سختی داشتهاند تا آنجا که ممکن بوده است جان پیامبر به خاطر ابلاغ آن به خطر بیفتد و لذا خداوند حمایت خاص خود را از پیامبرش در این آیه اعلام میدارد و میفرماید« خداوند تو را از مردم محفوظ میدارد» 4- بسیاری از نویسندگان اهل سنت اصرار دارند که « مولی» را در اینجا به معنی دوست و یار و یاور تفسیر کنند. ما هم قبول داریم که یکی از معانی مولی، دوست و یار و یاور است، ولی قرائن متعددی در کار است که نشان میدهد مولی در حدیث فوق به معنی« ولی و سرپرست و رهبر » میباشد: الف) مساله دوستی علی(ع) با همه مومنان، مطلب مخفی و پنهان و پیچیدهای نبوده که نیاز به آنهمه تاکید و بیان داشته باشد و احتیاج به متوقف ساختن آن قافله عظیم در وسط بیابان و خطبه خواندن و گرفتن اقرارهای پی در پی از جمعیت باشد! ب) جمله «الست اولی بکم من انفسکم آیا من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر نیستم؟ » هیچ تناسبی با یک دوستی ساده ندارد بلکه میخواهد بگوید همان اولویت و اختیاری که من نسبت به شما دارم برای علی هم ثابت است. ج) تبریکهایی که از سوی مردم در این واقعه تاریخی به علی(ع) گفته شد. مخصوصا تبریکی که عمر و ابوبکر به امام علی گفتند، نشان میدهد که مساله چیزی فراتر از یک دوستی ساده بوده و جز مساله نصب خلافت نبوده است. در مسند امام احمد آمده است که : عمر بعد از بیانات پیامبر به علی (ع) گفت گوارا باد بر تو ای فرزند ابیطالب صبح کردی و شام کردی در حالیکه مولای هر مرد و زن با ایمان هستی.( مسند احمد جلد 4 صفحه 281) حافظ الحسکانی که از علمای نامی اهل سنت به شمار میآید، در کتاب شواهد التنزیل ذیل روایت غدیر، با اسناد خود از ابی سعید خدری مینویسد: وقتی آیه الیوم اکملت لکم دینکم و ... بر پیامبر نازل شد، ایشان فرمودند : الله اکبر، علی اکمال الدین اتمام النعمه و رضا الرب برسالتی و ولایه علی بن ابیطالب من بعدی. ( شواهد التنزیل جلد 1 صفحه 157 حدیث 211) ابو حامد غزالی در موضع غدیر چنین مینویسد: اکثر علما و دانشمندان، گفتار رسول خدا ( من کنت مولاه و فهذا علی مولاه) را که در ضمن خطبهای در برابر انبوه مسلمانان ایراد نمود، نقل کردهاند و باز نقل کرده اند که عمر پس از خطبه گفت: بخ بخ لک یا امیرالمومنین اصبحت مولای و مولا کل مومن و مومنه) که مفهوم این گفتار تسلیم و راضی شدن به حکومت علی میباشد ولی بعدها حب ریاست و علاقه به حمل پرچم خلافت، پیروز گردید و لشکرکشی و فتوحات، کاسه هوی و هوس را به دستشان داد و بدین گونه به دوران قبل از اسلام برگشتند و این پیمانها را به دست فراموشی سپردند و به بهای کمی فروختند فبئس ما یشترون... ( سرالعالمین ص 21) میدانیم که واقعه غدیر خم یکی از اتفاقات ماندگار در تاریخ اسلام است و حدیثی است صحیح از رسول خدا و هیچ عیب و خللی در آن نیست و این فضیلتی است که خدا، حضرت علی را به آن ممتاز کرده است و این حدیث در اکثر کتب اهل سنت از جمله صحیح بخاری و مسلم و ترمذی و ابی داود و ... نیز منقول است. اکنون از دیگران باید پرسید که بر طبق کدام منطق این واقعه اثبات شده را افسانه میخوانند؟! | |||||
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
|||||
|